انسان چیزی به دست نمی آورد، مگر چیزهایی از دست بدهد…
امیر آقایی
آتیش چیز بدی نیست، اونچه اضافه اس رو می سوزونه، چیزی موندنی باشه می مونه!
مردي از زندان بيرون ميآيد، در جستجوي آرامش در شهر ميگردد. ديوارهاي بلند اكباتان براي او فاصله اي بين مرگ و زندگي است...
علی مردی نابینا که سعی دارد خودکشی کند. در ادامه علی به لیلا که درون آپارتمانش حضور دارد کمک می کند.
مرضیه بعد از پنج سال شوهرش را مییابد ولی فرهاد دوباره گم و گور میشود.
ماهان کوشیار درگیر ساخت فیلمی درباره قتلهای زنجیره ای است که زندگی خود را تحت تاثیر قرار می دهد.
داستان فیلم درباره یک نقاش ایرانی و مسیحی به اسم آرشام سرکیسیان است که خارج از کشور زندگی میکند و بیست سال پیش و بعد از مرگ مادرش، با فروش همه چیز از…
کسی نمی داند این شهر با مردمش چه می کند، مردمی که به سادگی به آنان می گوییم ”اوباش” ولی بین خودشان قوانینی دارند که حرفهاییست شنیدنی…
موزیسین کردی که درحاشیه دریا زندگی می کند و باید بسیار کار کند تا بتواند خانه ای برای همسرش که دور از اوست بسازد...