روشن، مرد میانسالِ عشق بازیگری نمى تواند خانه ثبت نامی اش را بگیرد و در آستانه فروپاشى همه چیز، تصمیم مى گیرد نقشش را بازى کند.
سیامک انصاری
در سال ۱۳۱۰ وزارت فرهنگ و هنر، تصمیم به تشکیل کانون بانوان گرفته تا با تشکلهای مشابه رقابت و سپس آن ها را حذف کند. میرزا محمود زنبورکچی کارمند عالی…
در حال و هوای موشک باران تهران در دهه ۶۰ و سال ۶۶ می گذرد. جایی که در اوج بمباران مکرر تهران، روزگار با بیم و ترس میگذرد. ولی همچنان عشق و دلدادگی …
مرور تاریخ باشگاه استقلال تهران از زمان تاسیس ۱۳۲۴ تا به امروز با حضور و روایت دهها چهره مطرح ورزشی هنری...
عروسک فروشی در پارک، ماجراهایی را که بر سر دوست سینماگرش آمده است برای دختر جوانی بازگو می کند. دختر جوان که از عوامل فیلمی است که در آن سوی پارک …
دختری علاقه مند به موسیقی که خانواده اش طبق عقاید خود راضی نیستند که دخترشان این کار را انجام دهد...
زندگی مردی را از ۷ صبح تا ۵ بعد از ظهر در تهران روایت می کند که می بایست کار دشواری را به سرانجام برساند…
میهمانی شبانه ای که توسط پلیس بهم میخورد. داستان از جایی آغاز میشود که دو جوان حاضر در این میهمانی درگیر سوءتفاهمی میشوند که زندگی هر دو آنها را مخت…
حسن فردی بد شانس که مشکلات زیادی دارد از جمله پایان نرساندن فیلمش، همسرش نمی تواند با او زندگی کند، مادرش آلزایمر دارد و ...
پدر «آرش» (بابک حمیدیان) مجبور میشود به خارج کشور برود. بنابراین دوستان «آرش»، «بابک» (سیامک انصاری) و «بهنود» (جواد عزتی) کنار او میمانند تا تنها …